کودکان در جامعه

دوران کودکی و نوجوانی از مهمترین و حساسترین مراحل رشد انسان است. در این دورهها، پایههای شخصیت، نگرشها، سبکهای ارتباطی و حتی سلامت روانی فرد برای آینده گذاشته میشود. روانشناسی رشد بر اهمیت این مراحل تأکید دارد و معتقد است که تجربههای اولیه زندگی تأثیر ماندگاری بر نحوه عملکرد روانی فرد در بزرگسالی دارند.
کودکان برای رشد سالم، نیازمند محیطی ایمن، پرمحبت، منظم و پایدار هستند. نیازهای اولیه آنان شامل تغذیه، خواب، بازی، محبت، مرزهای مشخص و آموزش مستمر است. عدم توجه به هر یک از این نیازها میتواند منجر به اختلالات هیجانی، رفتاری یا شناختی شود. برای مثال، کودکانی که در معرض بیتوجهی یا خشونت قرار دارند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به اضطراب، افسردگی، پرخاشگری و یا مشکلات یادگیری هستند.
در دوران نوجوانی، تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی همراه با تحولات روانی و اجتماعی، موجب شکلگیری هویتی نو در فرد میشود. نوجوانان در تلاش برای یافتن پاسخ به پرسشهایی چون “من کیستم؟” و “جایگاه من در دنیا کجاست؟”، گاه با سردرگمی، نوسانات خلقی و رفتارهای پرخطر مواجه میشوند. این مرحله نیازمند حمایت روانشناختی و تربیتی ویژهای است که نه مبتنی بر کنترل افراطی، بلکه مبتنی بر درک، گفتوگو، راهنمایی و اعتمادسازی باشد.
ارتباط والدین با کودک و نوجوان نقش کلیدی در شکلگیری اعتمادبهنفس، حس تعلق و سلامت روان آنها دارد. والدینی که شنونده فعال هستند، احساسات فرزند خود را به رسمیت میشناسند، و در کنار قانونمداری، محبت و احترام را فراموش نمیکنند، پایهای امن برای رشد سالم فرزندان خود فراهم میسازند.
در عین حال، نقش مدرسه و نظام آموزشی نیز در سلامت روان کودک و نوجوان غیرقابل انکار است. فضای آموزشی باید بهگونهای باشد که نه تنها به ارتقاء تواناییهای تحصیلی بلکه به پرورش مهارتهای اجتماعی، تابآوری، حل مسئله و هوش هیجانی نیز کمک کند. متأسفانه، نظامهای آموزشی که بر رقابت افراطی، تنبیه، یا سرکوب هیجانات تأکید دارند، ممکن است منجر به اضطراب تحصیلی، احساس بیارزشی و فرسودگی روانی در دانشآموزان شوند.
بازی و خلاقیت نیز از عناصر حیاتی رشد کودکانه هستند. بازی نه تنها موجب سرگرمی، بلکه ابزاری برای یادگیری، ابراز هیجانات، حل تعارضات درونی و تقویت مهارتهای ارتباطی است. محدود کردن بازی یا جایگزینی آن با استفاده بیش از حد از فناوری، میتواند مانع رشد طبیعی هیجانی و اجتماعی کودک شود.
همچنین باید به نقش رسانهها، فضای مجازی و تکنولوژی در زندگی کودکان و نوجوانان توجه داشت. استفاده بیرویه از تلفن همراه، شبکههای اجتماعی و بازیهای دیجیتال، اگر بدون نظارت و راهنمایی باشد، میتواند منجر به کاهش تمرکز، اضطراب، اختلال خواب، کاهش تعاملات اجتماعی و حتی افت تحصیلی شود. در این زمینه، آموزش سواد رسانهای به والدین و فرزندان ضروری است.
در صورت مشاهده نشانههایی چون گوشهگیری، افت تحصیلی، تغییرات شدید خلقی، بیقراری، پرخاشگری یا صحبت از مرگ در کودک یا نوجوان، مشاوره با روانشناس کودک و نوجوان باید در اولویت قرار گیرد. مداخلات بهموقع روانشناختی میتوانند از شکلگیری یا مزمن شدن اختلالات جلوگیری کرده و مسیر رشد سالم را بازگردانند.
در نهایت، سرمایهگذاری بر سلامت روان کودک و نوجوان نه تنها بهزیستی حال و آینده آنان را تضمین میکند، بلکه منجر به شکلگیری نسلی توانمند، خلاق، متعهد و سالم برای جامعه خواهد شد.